For My Dear Wife , MARJAN
For My Dear Wife , MARJAN

For My Dear Wife , MARJAN

نوروز 96 مبارک همسر عزیزم


مژده ای دل که دگـــــــرباره بهار آمده است

خوش خرامیده و با حســـــن و وقار آمده است


             به تو ای باد صبــــــــــــــا می دهمت پیغامی              

این پیامی است که از دوست به یار آمده است


               شاد باشید در این عید و در این سال جدید              

آرزویی است که از دوســــت به یار آمده است



ای همسر مهربانم ...

امیدوارم سال جدید برایت ، سالی باشه توام با خوشبختی ، سلامتی ، شادی و آسایش

واسمون کلی اتفاق خوب بیفته و روزهای خوبی رو باهم داشته باشیم مرجان مهربانم


سال نو مبارک عزیزم


نوروز پیشاپیش مبارک مرجانم


هنگام بهار است و جهان چون بت فرخار

خیز ای بت فرخار بیار آن گل بیخار


در پرتو الطاف ایزد منان
نوروز فرخنده بر روزگار خرمت مبارک
و بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودت
شکوفه باران باد
لبت پر خنده
قلبت از مهر آکنده
دولتت پاینده

و نوروزت فرخنده باد

ای همسر مهربان و نازنین من

روزت مبارک مرجانم


تو یک روز نیستی
تمامِ سالی
تو یک شب
یا یک کتاب و یک قطره نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی
اگر دقیقه ای نباشی
ساعت ها از کار می افتند
خانه برهوت می شود
کوچه اشک می ریزد
پرندگان ، سیَه پوش

و شعرها هم نیست می شوند
تو فقط بوی بهار آخرین روز سال نیستی
تو ای دل انگیزِ شب های تابستانی
گیسوان شب های پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد ؟!
مرجان عزیزم

همسر با وفایم

تو زندگی هستی ...


سلامتی و شادیت را آرزو مندم مرجانم

روزت مبارک همسر مهربانم

ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم


ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم

دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
گر ز داغ هجر او دردی است در دل‌های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم
او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم
این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم
آفتاب رحمتش در خاک ما درتافته‌ست
ذره‌های خاک خود را پیش او رقصان کنیم
ذره‌های تیره را در نور او روشن کنیم
چشم‌های خیره را در روی او تابان کنیم

دوستت دارم همسر نازنینم ...


شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو می‌خواندم از لایتناهی
آوای تو می‌آردم از شوق به پرواز
شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی


امواج نوای تو، به من می‌رسد از دور

دریایی و من تشنه‌ی مهر تو، چو ماهی
وین شعله که با هر نفسم می‌جهد از جان
خوش می‌دهد از گرمی این شوق گواهی


دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست

من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
ای عشق، تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی، هرچه تو گویی و تو خواهی